مدح و ولادت حضرت امام هادی علیهالسلام
عــشـق در جـانـم شـرار انـداخـتـه شــوق، ذوقـم را به كـار انـداخـتـه مـیزنـم پَـر در هـواى اهـل بـيـت مـیســرايـم در ثـنــاى اهـل بـيـت طـبع من امـشب گـلافـشـانى كـنـد از دلــم رفــع پــريــشــانــى كــنـد نه فقط من، عالمى در شادى است گـاه مــيــلاد «امــام هــادى» اسـت نُه فـلـك در نـور سـامـرا گـم است جـلــوۀ ابـن الــرضــاى دوم اسـت مـشـرق چـشـمـش طـلـوع آفــتـاب ســيــنــۀ او دفـــتــر امُّ الــكــتــاب دامـن شــرم و حـيــا گــهــوارهاش بوسه گـيرد حُـسن از رخـسارهاش بس كه دارد حُـسـن روى او نـمك بسـته بر بازوش حـرز جـان، ملك آسـتـين افـشـانـده بر هـسـتى جـواد ذكـر لب پيـوسـته دارد «ان يكاد» كيست او؟ كاينسان زمين مشتاق اوست هـفـت دريـا تـشـنـه انـفـاق اوسـت اين پـسـر وارث به کـلّ انـبـيـاست امــتــداد خـط ســرخ كــربـلاسـت اين پسر گمگشتگان را هادى است ايـن پــســر آئــيــنـــۀ آزادى اسـت اين پسر شور و شعور حيدرى است بر سرش زيبنده تاج سرورى است مكـتب او رهگـشاى جـامـعه است معنى و روح «دعاى جامعه« است شـیـر، صـیـد یـک نـگـاه سـادهاش «طـرفـة الـعـيـنی« شـود دلـدادهاش خاک راهـش تـوتـیای چـشم حـور قطره قطره اشک او «شُرباً طهور« همچـنان که نقـش نـام او عـلیست سیرت و صورت، مرام او علیست غــرق شــادی در شـب مـیــلاد او عـهـد الـفـت بـسـتـه دل بـا یــاد او |